عشق باران

محمد مهدی بازاری

عشق باران

محمد مهدی بازاری

یاد یار

 

 

یادت  

از خودت  

مهربانتر است  

لحظه ای تنهایم نمیگذارد  

 

 

چهار فصل من تو هستی

 

من امسال شاهزاده پاییز را از تابستان آورده ام ... 

 

شاهزاده ای بهاری که هر شب با یادش یلدایی بینظیر در دلم برپا میشود .

دیکتاتور دوست داشتنی



در دموکراسی احساسم 

تو سلطنت میکنی 

بیخیال



زندگی به من آموخت 


همه نردبانها 


تو را به بالا نمیبرند 


حتی اگر رو به بالا باشند 


حتی اگر بلند باشند 


جتی اگر ...


فرود و صعود و سقوط 


به بالا و پایین نیست 


گاهی ...


اصلا بیخیال ...